تازه از تهران، کابل آمده بودم. بین دوستان کابلی و ایران آمدگی و پشاور و کویته آمدگی، صحبت میکردیم. صحبت از فلان دوست شد که گفتم او بداخلاق است. یک دفعه دیدم نگاهها حالت گارد گرفتگی واری...
Layout B (with load more)
الماس
این روزها روی مسایل تحلیل دیتا کار میکنم. تحلیل دیتا هم میتواند خیلی خشک و بی روح باشد و هم میتواند زنده و جاندار باشد. اینکه حال خود آدم چطور میتواند باشد، فرق میگذارد روی تحلیلی که...
نسیم صبحگاهی
مرا عهدی با شادی، که شادی آنِ من باشد…. امیدوارم از وزش نسیم بر پوست صورت نمناکتان لذت ببرید و به این فکر کنید که این که بر صورت شما بوسه میزند از طرف چه کسی میتواند باشد؟
ریشه
یکبار گپ از برگ و بوته و ریشه شد. غیبت یکی از دوستان که فلانی بی ریشه است. گفتم خب پالَک (اسفناج) هم بدون ریشه خوب است. گفتند نه منظور ما این است که اصل و نسب نداره، گفتم خوبه دیگه واقعا...
شعر یلدا از علی مدد رضوانی
یلدا نَه شب که ماه دلارای کابل است ماهِ تمام در دل شبهای کابل است از پشت ابر، نه که این بُرقع سیاه با اضطراب، محو تماشای کابل است او غصه میخورد، به گمانم که تا هنوز اندوهگینِ روزِ مبادای کابل...
من دو برابر شما عمر میکنم
زیاد به من گفتند دماغت خیلی بزرگه، گفتم کمتر برای گرفتن اکسیژن نفس میکشم و ششهایم کمتر کار میکنند، و دو برابر شما عمر میکنم. مخصوصا وقتهایی که خواب هستم. میخوایم بگم دهه ۴۰ زندگی فرق دارد...